سلام دوست خوبم و خواهر بزرگترم. امیدوارم همیشه خوب باشید و ما هم زود زود بیاییم و با دوقلوهای شما بازی کنیم.
ببخشین که دیر اومدم ولی خوب چند تا خبر خوب بدهم: شاگرد اول شدم با معدل ۲۰ در جشنواره لبخند آسمان اول شدم
آجی شیوام هم در مسابقه بزرگ تالیف کتاب نماز رتبه سوم کشور شد. وااااااااااااااااای سرم گیج رفت اینقدر خبر خوب دادم.
خیلی از موفقیت هایت خوشحال ششششدم.یاد جوونیهای خودم افتادم که تو تمام مسابقات اول میشدم. یادش بخیر. حالشو ببر. معدل ۲۰ هم که شاهکاره مبارکت.شیرینی یادت نره. راستی جایزه مقام اولیت چی بود؟
و زمانی که در دریا سختی و آسیبی به شما رسد،هرکه را جز او می خوانید ناپدید و گم می شود.و هنگامی که شما را (با سوق دادنتان)به سوی خشکی نجات دهد(از خدا) روی می گردانید. و انسان با این که الطاف خدا را همواره در زندگی خود لمس می کند ) بسیار نا سپاس است!! سوره مبارکه اسراء آیه 67
اگر دل دلیل است ، کوه گریه می کند : آبشار آبشار! ،
یک لحظه از نگاه تو کافیست
شعری برای جنگ ، تو میتوانی؟
در این زمانه ، تقصیر عشق بود ، حسرت پرواز
این روز ها که می گذرد (روز ناگزیر) ،
روز مبادا ، حسرت همیشگی
زهرای عزیزم .... هیچ میدانی صاحب اسم تو ... در اوج سختیهای فراوان هرگز در مورد خداوند به بدی و نامهربانی یاد نکرد
میدانی خدا به او محسن داد و با آن رنج و عذاب ازش پس گرفت ولی هرگز نگفت خدا رو میکشونم پایین ...
میدانی او تنها بهانه خلقت بود ... و ریشه لولاک لما خلقت الافلاک به او برمیگردد ولی همین بهانه خلقت از دشمن سیلی می خورد ... در پایین ترین سطح زندگی دنیایی است ... با شوهرش بی مهری می شود. و در ۱۸ سالگی فقط ۱۸ سالگی با داشتن ۴ فرزند قد و نیم قد آماده سفر می شود و باز عاشقانه خدا را صدا می زند.
و تو زهرای ثانی ... حتی به شوخی حتی از روی درد و از فرط رنج ... هرگز نازک تر از گل برای خدا ننویس ...
بگذار نامت در لیست طلایی عاشقان خدا و نه در ردیف منتظر
دوقلوها ... در دفنر زندگی به یادگار ثبت گردد. بگذار خدا عاشقانه به تو بدهد هر چه را لایقش هستی
مرا ببخش کمی تند نوشتم. الان که اینها را می نویسم آرام آرام اشک می ریزم نمیدانم چرا بغض پیچیده در گلویم به آواری سیاه تبدیل شده ............................
زهرا جون ممنونم که به حرفم توجه کردی. دوستت دارم بیش از همیشه. این لحظه همون لحظه ایه که من .... باور کردم ... تو یه دوست و خواهر قابل احترام و قابل اعتمادی ....
سلام
شما هم شاد و خرم باشید
سلام. خوبین؟ بهترین شما؟ بهبودی و سلامتی شما رو میخوام
سلام
شما کی می خواهید به ما شیرینی بدید ؟چقدر ما باید منتظر دوقلوهای شما بمونیم؟
شاد وسالم باشید درپناه خدا
سلام زهرا جان...خوبی......
دوقلوها چطورن؟
زهرا جان یادت باشه که تو و دوقلوها در امن الهی هستید
سلام دوست خوبم و خواهر بزرگترم. امیدوارم همیشه خوب باشید و ما هم زود زود بیاییم و با دوقلوهای شما بازی کنیم.
وااااااااااااااااای سرم گیج رفت اینقدر خبر خوب دادم.
ببخشین که دیر اومدم ولی خوب چند تا خبر خوب بدهم:
شاگرد اول شدم با معدل ۲۰
در جشنواره لبخند آسمان اول شدم
آجی شیوام هم در مسابقه بزرگ تالیف کتاب نماز رتبه سوم کشور شد.
خیلی از موفقیت هایت خوشحال ششششدم.یاد جوونیهای خودم افتادم که تو تمام مسابقات اول میشدم. یادش بخیر. حالشو ببر.
معدل ۲۰ هم که شاهکاره مبارکت.شیرینی یادت نره. راستی جایزه مقام اولیت چی بود؟
سلام.
و زمانی که در دریا سختی و آسیبی به شما رسد،هرکه را جز او می خوانید ناپدید و گم می شود.و هنگامی که شما را (با سوق دادنتان)به سوی خشکی نجات دهد(از خدا) روی می گردانید.
و انسان با این که الطاف خدا را همواره در زندگی خود لمس می کند ) بسیار نا سپاس است!!
سوره مبارکه اسراء آیه 67
خدا رحمت کند قیصر را خیلی شعرهایش را دوست دارم .

دستور زبان عشق ، طرحی برای صلح ، دردواره ها
اگر دل دلیل است ، کوه گریه می کند : آبشار آبشار! ،
یک لحظه از نگاه تو کافیست
شعری برای جنگ ، تو میتوانی؟
در این زمانه ، تقصیر عشق بود ، حسرت پرواز
این روز ها که می گذرد (روز ناگزیر) ،
روز مبادا ، حسرت همیشگی
زهرای عزیزم .... هیچ میدانی صاحب اسم تو ... در اوج سختیهای فراوان هرگز در مورد خداوند به بدی و نامهربانی یاد نکرد
میدانی خدا به او محسن داد و با آن رنج و عذاب ازش پس گرفت ولی هرگز نگفت خدا رو میکشونم پایین ...
میدانی او تنها بهانه خلقت بود ... و ریشه لولاک لما خلقت الافلاک به او برمیگردد ولی همین بهانه خلقت از دشمن سیلی می خورد ... در پایین ترین سطح زندگی دنیایی است ...
با شوهرش بی مهری می شود. و در ۱۸ سالگی فقط ۱۸ سالگی با داشتن ۴ فرزند قد و نیم قد آماده سفر می شود و باز عاشقانه خدا را صدا می زند.
و تو زهرای ثانی ... حتی به شوخی حتی از روی درد و از فرط رنج ... هرگز نازک تر از گل برای خدا ننویس ...
بگذار نامت در لیست طلایی عاشقان خدا و نه در ردیف منتظر
دوقلوها ... در دفنر زندگی به یادگار ثبت گردد.
بگذار خدا عاشقانه به تو بدهد هر چه را لایقش هستی
مرا ببخش کمی تند نوشتم. الان که اینها را می نویسم آرام آرام اشک می ریزم نمیدانم چرا بغض پیچیده در گلویم به آواری سیاه تبدیل شده ............................
زهرا جون ممنونم که به حرفم توجه کردی. دوستت دارم بیش از همیشه. این لحظه همون لحظه ایه که من .... باور کردم ... تو یه دوست و خواهر قابل احترام و قابل اعتمادی ....

به همسرت تبریک میگه که خانم فهیمی مثل تو داره