آیه گرافی
سوره بقره آیه مبارکه ۱۶۰
به مادر قول داده بود برمی گردد .
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد ،
لبخند تلخی زد و گفت : بچم سرش می رفت اما قولش نمی رفت !
سلام به همه اهالی مهربان نیایش باران
بخش آیه گرافی هم اضافه شد .
امیدوارم لذت برید ...
پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه می خریدند …
شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها
می گذاشت و انعام میگرفت . پیرزن با خودش فکر می کرد چی می شد اونم
می تونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه
چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود … با خودش گفت
چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه … می تونست قسمت های خراب میوه ها
رو جدا کنه و بقیه رو بده به بچه هاش … هم اسراف نمی شد هم بچه هاش
شاد می شدن … برق خوشحالی توی چشماش دوید ... دیگه سردش نبود !
پیرزن رفت جلو نشست پای جعبه میوه … تا دستش رو برد داخل جعبه
شاگرد میوه فروش گفت :
"دست نزن ننه ! وخه برو دنبال کارت !" پیرزن زود بلند شد … خجالت کشید !
چند تا از مشتری ها نگاهش کردند ! صورتش رو قرص گرفت … دوباره سردش
شد ! راهش رو کشید و رفت …
چند قدم دور شده بود که یه خانمی صداش زد :
"مادر جان … مادر جان !" پیرزن ایستاد … برگشت و به زن نگاه کرد !
زن لبخندی زد و بهش گفت : "اینا رو برای شما گرفتم !" سه تا پلاستیک
دستش بود پر از میوه ... موز و پرتقال و انار … پیرزن گفت :
"دستت درد نکنه ننه … مو مستحق نیستم !"
زن گفت : "اما من مستحقم مادر من ! مستحق داشتن شعور ، انسان بودن
و به هم نوع توجه کردن ... اگه اینا رو نگیری دلمو شکستی !
جون بچه هات بگیر !"
زن منتظر جواب پیرزن نموند و میوه ها رو داد دست پیرزن و سریع دور شد …
پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه می کرد … قطره اشکی که تو
چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش … دوباره گرمش شده بود …
با صدای لرزانی گفت :
"پیر شی ننه … پیر شی ! خیر بیبینی این شب چله مادر ..."
روایت است بعد از جنگ از یکی از مقامات ژاپن پرسیدند :
شما تنها کشوری بودید که امریکا علیه تان از بمب اتم استفاده کرد ،
قاعدتا شما باید بزرگترین دشمن امریکا باشید ،
پس چرا هیچ وقت شعار "مرگ بر امریکا" سر نمی دهید ؟؟؟
او پاسخ داد :
شعار دادن مال اونهایی است که در عمل هیچ نمی توانند بکنند !
همین که بر روی میز رئیس جمهور امریکا تلفن پاناسونیک ما نشسته
یعنی اینکه ما پیروز شدیم ...