برای لحظه حال

برای دلم مینویسم چون خودمو دوست دارم.

برای لحظه حال

برای دلم مینویسم چون خودمو دوست دارم.

آخرین روز فروردین

دوستم نیایش جون و امیرحسن گل منو متوجه این بعد از آخرین روز فروردین کردند. 

امروز ورزش در فضای باز خوش گذشت و در برگشت هم از اهنگ نوائی نوائی نوائی تو گل بی وفایی رو شنیدم ولذت بردم.  

در برگشت به همسرم -که چند وقته مرتب از اینکه خمیر دندان بزرگ خریده ام مرتب گلایه میکنه و ناراضیه- وقتی امروز هم ناله رو  شروع کرد فوری باقیمانده خمیر دندون بزرگه رو دور ریختم وبهش گفتم آنقدر عمر کوتاه هست که مجبور نیستی چیزی رو که دوست نداری مرتب تحمل کنی. 

و خوشش اومد. 

آفرین بخودم. 

نتیجه :چقدر وسایل ، لباس ، روابط و اشخاص هستند که بزور تحملشون میکنیم و همیشه هم دچار حس بدی باهاشون میشیم و هیچگاه تمرکز نمی کنیم که یکبار خروج اونا از زندگیمون کلی انرژی مثبت بما خواهد داد و فضا رو برای اومدن وسایل و اشخاصی که می پسندیم باز میکنه. همینها مانع لذت وافعی میشند خیلی راحت میتونیم از خیلیاشون جدا بشیم.

نظرات 9 + ارسال نظر
محمدرضا چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 17:59 http://mamreza.blogsky.com

سلام.
با نتیجه گیری تون موافقم.

نیایش چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 18:07

سلام اولا که اون پست فاطمیه ثابته و پستهای جدید زیر آن می آید.
دوما نکنه کلک منظورت منم که باید فنگ شویی ام کنی

سوما امروز حسابی مشغول گفتمان با امیرعلی بودیم برو توی وبلاگ امیرحسن تا متوجه بشوی. دوستت دارم

[ بدون نام ] چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 18:21

سلام عزیزم

داشتم واست دنبال آهنگ میگشتم واقعا آهنگ مناسبی پیدا

نکردم اگه آهنگی مدنظرته که کدشو نداری واسم بفرست

تا برات آپلود کنم

سفیدبرفی پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:16

سلام سلام صبح به خیر زهرا جون. امیدوارم همیشه همینقدر منطقی تصمیم بگیری

مرسی سفیدبرفی جون که به من سرزدی. مخصوصا اسم زیبات.
نیایش جون گفت که وب نداری ترا خدا یه وب بزن قول میدم نیام مزاحم بشم.

امیرحسن پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 14:40 http://aftabehashtom.blogfa.com

سلام دوس جووووووووووووووووووووووووونم. ممنون که در پست امیرعلی نظر گذاشتی دوستت دارم

نیایش پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 14:45 http://niyayeshebaran.blogfa.com

اولا که سلام.
دوما که بچه زدن نداره
سوما که ما که هر روز مثل بچه مثبتا میاییم و میرویم
چهارما که ما دوستتون داریم
پنجما که اومدی نسازی که حسودی میکنی
ششما کهریزک آسایشگاه معلولین و سالمندانه نه زندان!!!!!
هفتما فول کنتاکت یه ورزش رزمیه که بنده دان یک کمربند مشکی آن را دارم ( نکنه میخوای دوقلوها رو هم رزمی بار بیارم)
هشتما امیرعلی و سفیدبرفی وبلاگ ندارن
نهما من که جوابتو میدم چرا داد میزنی
دهما بابا بی معرفت خسته شدم اینقدر جواب سوال دادم یه لیوان شربتی ... یه استکان چایی ... یه نسکافه ای

امیرعلی پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 17:16

سلام زهرا خانم
خوبه باز با این اعصابتون خمیر دندون رو توی چشم همسرتون نکردین

عارضم به خدمتتون که من وبلاگ ندارم و امیرحسن و خانواده ی مهربونش رو خیلی اتفاقی پیدا کردم و در کل اهل وبگردی هم نبودم اما خوشحالم که با این خانواده روشنفکر آشنا شدم . البته قبلا وبلاگ داشتم ولی رسیدگی نکردم سد معبر شد و شهرداری جمعش کرد.

امیدوارم از شوخی اولم دلخور نشده باشید آرزوی سلامتی برای شما و همسرتون میکنم

امیرعلی پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 17:22

ضمنا من هم منتظر دوقلوها میمونم . میمونم نه میمونم اشتباه تلفظ نکنیا. انشالله که با سلامتی هر چه زودتر به مراد دلتون برسید .چشم به راهیم

نیایش پنج‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 18:13

سلام راستی چرا فکر کردی من باید چاق باشم
یعنی حرفای من شکل نون خامه ای بوده که اینطوری تصورم کردی

واقعا که

نکنه خودت

من باربی ام ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد