دیروز یک قفس جدید که واسه خرگوش نادیا سفارش داده بودم رسید و حالا خرگوش جدا از کبوترای نادیا زندگی میکنه آخه کبوترا تخم گذاشتن و خرگوش اذیتشون میکرد.
دوستم آرزو داشت دختر داشته باشه و حالا سونو نشون داده که بچه اش دختره خیلی خوشحالم.
خدایا خوشحالم که دوستای گلی مثه نیایش و امیر حسن و مامان گلی دارم که میان اینجا وبهم امید میدن واقعا خوشحالم فکرشون مثبته و من هم امیدوارتر از همیشه میخوام در حال و هوای مثبت کار کنم.
از چهارشنبه زبان در مهارت اسپیکینگ داره شروع میشه.ومن خیلی خوشحالم.
آقای همسر هم میخواد بیاد واین خیلی خوبه.
واسه کلاسای نقاشی و زبان نادیا و خوندن بوستان وگلستان و حافظ هم برنامه تابستونیشو ریختم.