خداوند فرمود : ای بنده ! من رحمانم و خطای خطاکاران را میبخشم .
پرسیدم : خدایا با این همه خطاکاری ، چرا مرا میبخشی و هنوز دوستم داری ؟
خدا گفت : چون تو مخلوقم هستی ، پس هیچگاه تو را رها نمیکنم ، هنگامی که تو گریه میکنی ، به تو رحم میکنم و رنجهایت را درک میکنم . وقتی شاد و مسرور هستی ، وجد تو را میفهمم . وقتی افسرده میشوی به تو دلگرمی میدهم . وقتی شکست میخوری تو را یاری میکنم تا بلند شوی . وقتی خسته هستی کمکت میکنم . بدان که تا آخرین روز حیاتت با تو هستم و دوستت دارم .
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود
گاهی نمی شود، نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بختبا تو یار نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
جان لایتناهی دوقلوهایت را حفظ می کند و تو و همسرت را در خوشبختی غرق می کند ....
درهای رحمت الهی بسوی شما باز شده است و من آنها را میخکوب کرده ام .
سلام دوباره متنت قشنگ بود. می بینم دوستای جدید اومدن و بعله دیگه ...
نو که بیاد به بازار
سلام.زیبابود.فقط بازار سرقت خیلی داغ شده.آخر میندازنتون زندان .گفته باشم