-
برای پول دار شدن چه باید کرد؟
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1390 14:32
مدتیه تو فکرم واسه اینکه خیلی پولدار شم چه تغییراتی بایددر خودم و محیطم ایجاد کنم.به چند نکته رسیدم و از شما دوستان خوب هم ممنون میشم کمکم کنید که پولدار شم. کتاب فکر کنید و پولدار شوید اثر ناپلئون هیل رو مطالعه کردم. دقت کردم دیدم برنامه بسیار شفافی ندارم پس بهتر ه لیست تمام آرزوهامو واضح وشفاف با تاریخ رسیدن به اونا...
-
سلام بر اردی بهشت
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 09:45
بنظر من اردی بهشت یعنی اینکه بهشت در زمین اردو زده و زیبایی طبیعت و سر سبزی بهارگونه آن به نهایت ملاحت رسیده است. بخصوص که دوم اردیبهشت تولد همسر عزیز میباشد. بله دیروز خونه ما تولد تولد تولدت مبارک بود. و در تمام هفته من و دخترم سرگرم تهیه هدایای مخصوص بودیم. روز جمعه بعد اینکه همسر از محل کار اومدند که حدود ۱۰ صبح...
-
آخرین روز فروردین
چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1390 09:46
دوستم نیایش جون و امیرحسن گل منو متوجه این بعد از آخرین روز فروردین کردند. امروز ورزش در فضای باز خوش گذشت و در برگشت هم از اهنگ نوائی نوائی نوائی تو گل بی وفایی رو شنیدم ولذت بردم. در برگشت به همسرم -که چند وقته مرتب از اینکه خمیر دندان بزرگ خریده ام مرتب گلایه میکنه و ناراضیه- وقتی امروز هم ناله رو شروع کرد فوری...
-
نصایح من به یک دوست
دوشنبه 29 فروردینماه سال 1390 13:59
صبح رفتم ورزش با یکی از دوستانمون.از من خواست که در یک پروژه سرمایه گذاری کنم و من هم با ذکر دلایل به او گفتم اولا این پروزه همش ضرره واینها که میگویی فکر وخیاله و دوم تو با این سن ۲۴ بشین و فقط به ادامه تحصیل فکر کن . اگر از شرایط موجود ناراضی هستی برو آیلتس بخون برو کشوری مثه استرالیا که هم آبروی ایران باشی و هم...
-
من بسیار امیدوارم
دوشنبه 29 فروردینماه سال 1390 13:42
دیشب مستند راز رو میدیدم. خیلی قبل یعنی از همون زمانی که از صداوسیما پخش شد من اونو میدیدم.فیلمشو خریده بودم.مدتها روش کار کردم. حالا احساس میکنم که یه جورایی این قانون راز میتونه بهمه احساس خوبی بده. اگر همه از احساس های خوبی برخوردار باشیم و یا بیشتر اوقات شادو راضی وامیدوار باشیم در هر حال هر وقت برآیند کار یک...
-
دوستان خوب
یکشنبه 28 فروردینماه سال 1390 09:56
هیچی مثه دوستان خوبی که من دارم وخدا بهم داده منو آرامش نمیده پیامشونو با دل و جون میخونم و هر جمله رو به گوش جان می سپارم تا چراغ راه من باشند در مسیر رسیدن به یکی از خواسته های من. من خودمو کاملا برای دریافت موهبت ونعمت الهی آماده کردم. همتون رو دوست دارم.با بهترین موفقیتها در سراسر زندگیتون.
-
لذت بردن از لحظه لحظه زندگی
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 23:29
وقتی مصاحبه ادمای موفق رو می بینم یا میخونم فقط می بینم که از هر لحظه زندگیشون لذت بردند ود یگر هیچ. در هر زمینه ای هم موفق بودند واقعا عاشق اون کار بودند و وقتی مشغول اون کار بودند واقعا در حال لذت بردن بودند. دلم میخواد که این لذت بردن رو یاد بگیرم و بتونم تنها بکاری مشغول باشم که لذت ازش ببرم ودر جهت رضای خدا و...
-
یاداشت هایی ازچارلی چاپلین
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 11:59
آموخته ام که با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه . آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است...
-
کتاب گمشده پیدا شد.
جمعه 26 فروردینماه سال 1390 07:32
یک کتاب انگلیسی بنام اکسپرس ویز داشتم که 6 سال پیش فکر میکردم دادم داداشی .دیروز که باز قرار شد کلاس بریم و همین کتابو دوباره بخونیم تازه دیدم که باز کتابه نیست .به داداشی به دزفول زنگ زدم که یه بار دیگه بگرد این دفعه دهم بود که در طی این سالیان گفته بودم که کتابم پیش تو نیست؟ گفت بخدا نیست و من نگرفتم و من اصرار...
-
دشت ارغوان
جمعه 26 فروردینماه سال 1390 07:22
امروز با دوستانمون میخواهیم برویم دشت ارغوان. این دشت در این فصل سال مملو از گلهای ارغوان هست. البته من تا بحال اونجا رو ندیدم و بنا بگفته دیگران ذکر کردم. خیلی وقته یک گفتگوی خیلی خوبی با رامین داداشم شروع کردم که به خود شناسی و اگاهی من به خودم کمک کننده است. یک دعای قشنگ هم ازمفاتیح الجنان بهم یاد داده که خیلی لذت...
-
خوشبختی دیگران
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 13:16
اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش، زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما برمی گردد. بتهوون جمله بالا از دوست خوبم نیایش خانومه.منم امیدوارم یه روزی به این مرحله برسم. و البته به این جمله ایمان دارم و دارم روش کار میکنم. اما هنوز راه و روش اون جزئی جدا ناپذیر از وجود وزندگیم نشده و درواقع هنوز...
-
قفس جدید
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 13:05
دیروز یک قفس جدید که واسه خرگوش نادیا سفارش داده بودم رسید و حالا خرگوش جدا از کبوترای نادیا زندگی میکنه آخه کبوترا تخم گذاشتن و خرگوش اذیتشون میکرد. دوستم آرزو داشت دختر داشته باشه و حالا سونو نشون داده که بچه اش دختره خیلی خوشحالم. خدایا خوشحالم که دوستای گلی مثه نیایش و امیر حسن و مامان گلی دارم که میان اینجا وبهم...
-
زبان انگلیسی
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1390 00:13
اگه از من تا قبل امروز می پرسیدند شما معشوقی هم داشتید؟ من میخندیدم ومیگفتم چه حرفها نه بابا من مثه این بچه مثبت ها راست رفتم وراست برگشتم. اما تا سر تیتر یادداشت امشب رو نوشتم به فکرم رسید که در تمام سالهای عمرم از وقتی چیزی حالیم میشده این زبان انگلیسی با من بوده و حسابی منو اذیت کرده خیلی وقتا عشوه اومده که من تو...
-
حالم خیلی خوبه نیایش
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 11:41
باور کن نترسیدم. ولی چشم . من سرشار از موسیقی الهی اگر دوباره خسته شدم ناله نمیکنم ومیدوونم باز خستگی میره. نه عزیزم تو بیا باعث افتخاری. منظور از جدید یعنی اینکه اصلا نمیشناسمش ندیدمش نشنیدمش نفهمیدمش و مدام باید استرس اولین دیدار رو داشته باشم. ولی الان من تو رو از طریق نوشتار و فکر خیلی میفهمم و می شناسم. دیروز باز...
-
مهمان دوستی آقای همسر
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 08:58
من نمیدونم با این حس قوی مهمانداری آقای همسرم چه کنم؟ دم به دم مهمان دعوت میکند و البته همه زحمتشم برای منه. یا من خیلی درونگرا هستم یا آقای همسر خیلی برون گرا تشریف دارند. خلاصه هر کسی رو که می بینه یا دو روزه همکارشه میگه فلان روز بریم بیرون و منم باید تمام کارا رو با پخت و پز انجام بدم. البته خودشم اصلا وقت نداره...
-
بهترم
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1390 07:46
تصمیم دارم سایت جادوگر سرگردان رو از اول تمرین کنم. رفع خستگی شده و خلاصه بهترم. خدایا خودت منو ببخش. یه حدیث دوستم خانم جادوگر سرگردان برای عید به همه داده که من خیلی خوشم اومد واسه همین اینجا میزارمش تا شما هم لذت ببرین. امام صادق ( ع) می فرمایند: " تعجب می کنم از کسی که فرار می کند از چهار چیز ، چگونه به طرف...
-
خیلی خسته ام
دوشنبه 15 فروردینماه سال 1390 23:01
ساعت3.5 صبح بلندشدم و رفتم مرکز استان واسه ویزیت دکتر .انجام شد و برگشتم و بسیار خسته شدم. 500 کیلومتر با ماشین با داداشی رفتم و برگشتم. داروها زیاد گرون نبود ولی اجاره خونه چند بنگاه رفتم حسابی گرون بود. اونایی که میخوان ازدواج کنند چه جوری خونه پیدا میکنند؟ احساس میکنم دیگه توان ندارم و بدنم دیگه قدرت قدیمو نداره که...
-
کارمینا بورانا از کارل اورف
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1390 23:28
مدتهاست که یه کلیپ از این اهنگ رو دیده بودم وفکر میکردم یه تیکه از یه فیلم سینمایی است که فرد با ذوقی اونو کلیپ کرده. همیشه میخواستم ته وتوی اینو در بیارم خیلی دلم میخواست کل فیلمشو ببینم. تازه حالا فهمیدم که این یه آهنگ خیلی معروف جهانی هست که توسط کارل اورف سروده شده واشعارش مربوط به قرون وسطی هست یعنی قدمتش به قرون...
-
سلام سال نو
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1390 23:41
سلام بر تو ای سال نو. نوروز پیروز. سلام بر دوستان عزیزم. سفر بودم .حسابی خوش گذشت و من خطه دزفول و خرم آباد و منطقه جنگی که نمیشه گفت مناطق نزدیک به سالهای جنگ رو دیدم.کاروانهای راهیان نور.... پادگان دوکوهه: اصلا فکر نمیکردم اینجا رو ببینم. نه اینکه برم توش ولی از بیرون خیلی بزرگ بود. سد دز و کرخه وجاده دزفول-خرم آباد...
-
در دل طبیعت
جمعه 27 اسفندماه سال 1389 17:46
امروز یه ساعتی در دل طبیعت بودم و قدرت خدا رو در آب در درختان در علف هایی زیبا که از سنگ روییده بودند دیدم. چقدر زیبا بودند.من همسرم نادیا مادرم و ابوالفضل. همسرم با ابوالفضل رفتند و من کنار رود خانه موسمی روی تخته سنگی نشستم و به صدای رود گوش کردم وبخودم گفتم انرژی این زیبا ئیها را در خود ذخیره کن برای روزهای استراحت...
-
دوستان جدید و ابوالفضل
جمعه 27 اسفندماه سال 1389 09:45
میخواستم در باره دوست جدیدم ابوالفضل بنویسم که بچه خیلی خوبیه خیلی شاد وپر انرژی بعد که با وبلاگ نیایش وامیرحسن آشنا شدم دیدم بابا این دوتا هم خیلی پاکند .از این دست خیلی این روزا گیر نمیاد. در روزگار جوانی ماهم علی رغم پاک بودن کل جامعه به این نابی کم بود و البته میتونم بگم یکیش خودم بودم والا این جنس های ناب رو...
-
شروع داروها
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 15:22
از امروز ۲۶ اسفند روز ۷ سیکلم داروها رو شروع میکنم. روز در میان پرگنازون . ب کمپلکس. امگا سه میخورم. واز امروز هر شب یک دونه قرص جاسمین برای پیشگیری از تخمک گذاری و اماده شدن برای روش آی وی اف. هر روز با ناهار باید یه آسپرین بچه بخورم. و با تمام نیرو و امید و توکل بخدا جلو میرم. تنهام نزارین. همتونو دوست دارم.
-
درخواست های من از خدا
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 15:13
من شادی میخوام : تو بی نهایت شادی به همه مخلوقاتت بده. من آرامش میخوام : تو بی نهایت آرامش به تمام کهکشانها وساکنینش بده. من دو قلوهامو میخوام شاد سالم زیبا باهوش و ...: تو بهترین ها رو بمن وبه همه اونایی که میخوان بده وبیشتر از اونی که میخوان. من میخوام خانواده ام در شادی و آرامش و معنویت بسر ببره : تو خدایا تعداد...
-
تا ۹ فروردین خدا حافظ
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 15:08
گف تم بی خبر نرم. من دارم میرم سفر واز همتون میخوام که سالی عالی رو از خدا بخواین حتی عالی تر از اونی که میتونین تصورش کنید. یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم. ولی بنظر من با یار زیادت حال میده.
-
چرخ و فلک اقبال
سهشنبه 24 اسفندماه سال 1389 23:43
این یه مدل رسیدن به آرزوست که در کتاب قانون شفا از کاترین پاندر بیان شده ومن اونو واسه آرزوم ساختم و دلم میخواد اینجا بزارمش وشجاعت اونو هم پیدا میکنم ومیزارم.
-
اشتباه
سهشنبه 24 اسفندماه سال 1389 23:13
تا حالا داشتم دنبال وبلاگ دوستم میگشتم که مدتهاست بهش سرنزدم. آدرس دوتا از وبلاگهای هم نامشو هم لینک کردم ولی هنوز دوستمو پیدا نکردم. اگر از اینجا رد شدی حتما بمن سربزنی. بلاخره حدس میزنم یعنی مطمئنم پیداش کردم و تازه دیدم که از سال 88 آپ نکرده. تورو خدا بیا.
-
عکس وبلاگ
دوشنبه 23 اسفندماه سال 1389 08:58
از عکسی که گذاشتم لذت میبرم. ممنونم خدایا. من تنها در خانه نشسته ام و از پنجره اتاق به هوای ابری بیرون مینگرم که چند روزی دیگر خورشید تابان این سرزمین آرزوی دیدن ابرها را برای مدتهای مدید محو خواهد کرد . اگرچه من از اشعه های سوزان خورشید نیز لذت میبرم واز روشنایی و نور شدید وزیبای آن غرق در انبساط خاطر میشوم.
-
انتشار
دوشنبه 23 اسفندماه سال 1389 07:38
این بار تصمیم گرفتم بعد زدن دوتا وبلاگ این سومی رو به بیشتر دوستان معرفی کنم .البته نه دوستانی که من رو از روی مشخصات فامیلی می شناسند. بلکه وبلاگی هایی که گاه از همین نزدیکان نیز بیشتر می فهمشون. میخوام که امیدم بدن تا بتونم این مسیر رو برم و واقعا بهشون احتیاج دارم.
-
لاک پشت نادیا از خواب زمستانی بیدار شد.
دوشنبه 23 اسفندماه سال 1389 07:29
صبح امروز بهاری ترین روزی هست که من دوباره تجربه می نمایم. هوا لطیف و مهربان و کمی ابری. انگار که با نوازش نسیم حریر رو بر پوست بدن تجربه میکنی. دیروز لاک پشت دخترم نادیا بعد مدتها از خواب بیدار شد.واقعا هم الان هوا بهاری شده وبهارخیلی جلوتر از تقویم اومده واین رو لاک پشت ثابت کرد. دیشب خونه مامانم بودم و شکوفه های...
-
یادم باشد هر روز خدا که ...
یکشنبه 22 اسفندماه سال 1389 19:27
سالیانی را که ملخ ها خورده اند خدا بمن برمی گرداند. کلمه "اقدام. عمل. تلاش" از کتاب نیمه تاریک دبی فورد یادم نره که سر از بندرعباس دربیارم. بخشیدن رو بخصوص بخشش خودمو ادامه بدم. یادم باشه بابت کارایی که کردیم در آینده خودمونو سرزنش نمیکنیم بلکه بابت کارهایی که نکردیم خودمونو نمی بخشیم ومن هر کاری از دستم...